فال حافظ
پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود
مهرورزي تو با ما شهره آفاق بود
ياد باد آن صحبت شب ها که با نوشين لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
پيش از اين کاين سقف سبز و طاق مينا برکشند
منظر چشم مرا ابروي جانان طاق بود
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستي و مهر بر يک عهد و يک ميثاق بود
سايه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بوديم او به ما مشتاق بود
حسن مه رويان مجلس گر چه دل مي برد و دين
بحث ما در لطف طبع و خوبي اخلاق بود
بر در شاهم گدايي نکته اي در کار کرد
گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود
رشته تسبيح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقي سيمين ساق بود
در شب قدر ار صبوحي کرده ام عيبم مکن
سرخوش آمد يار و جامي بر کنار طاق بود
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
دفتر نسرين و گل را زينت اوراق بود
تعبير: از دست کسي دلگير هستي و غصه مي خوري ،اگر به کسي خوبي کرده اي براي خدا کرده اي پس افسوس نخور و از آن شخص دلگير مباش که خدا جواب نيکي ترا ميدهد.