۱۳۸۹ شهریور ۱۷, چهارشنبه

فال حافظ

فال حافظ
درد عشقي کشيده ام که مپرس
زهر هجري چشيده ام که مپرس

گشته ام در جهان و آخر کار
دلبري برگزيده ام که مپرس

آن چنان در هواي خاک درش
مي رود آب ديده ام که مپرس

من به گوش خود از دهانش دوش
سخناني شنيده ام که مپرس

سوي من لب چه مي گزي که مگوي
لب لعلي گزيده ام که مپرس

بي تو در کلبه گدايي خويش
رنج هايي کشيده ام که مپرس

همچو حافظ غريب در ره عشق
به مقامي رسيده ام که مپرس

تعبير: کسي را دوست داري که از همه چيز و همه کس برايت عزيز تر است.اوهم ترا دوست دارد.خودت را سرزنش نکن که به هم خواهيد رسيد و دردها و رنجهايتان به پايان خواهد رسيد.